راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 673 ) خطا درتشخیص منجر شد به خیانت در اقتصاد ملی

تاریخ ارسال : 1404/05/27

سیاستهای اشتباهی که منجر به تخلیه اقتصاد ایران شد

بانک مرکزی نتوانست بازار ایران بخوبی تجزیه و تحلیل کند لذا بر این باور تمکین کرد کرد حجم زیاد پول موجب تورم افسار گریخته شده است

لذا با اتخاذ یک سیستم انقباضی بسیار سخت گیرانه موجبات رکود عمیق در اقتصاد کشور شد با وجودیکه مرتب توسط اشخاص مختلف از جمله همین راهبرد نجات اقتصاد ایران نسبت به سیستم کور انقباضی هشدار داده شد بازهم گشایشی ایجاد نشد

در واقع بعضی از تجار کالاها را احتکار کردند و موجب گرانی شدند بانک مرکزی پول را احتکار کرد و موجب افزایش نرخ پول و تورم شدید شد.( افزایش شدید نرخ بهره غیر بانکی و نزول حاصل عملکرد بانک مرکزی بود )

این موضوع باز می گردد به عدم تشخیص و بی تجربگی متصدیان از جمله رئیس بانک مرکزی ایران اقای دکتر فرزین وقتی تجربه بازار نداشته باشی وقتی نتوانی یک تحلیل درست از اقتصاد ایران داشته باشی آنوقت نتیجه می شود

نسخه اشتباهی درمان اشتباه منجر به مرگ بیمار و یا بدتر شدن حال بیمار خواهد شد نسخه اشتباه در اقتصاد  منجر به متلاشی کردن اقتصاد و فروپاشی بنگاه های اقتصادی کوچک و ورشکستگی بنگاهی بزرگ در دراز مدت و کمتر شدن فعالیت تولیدی و تجاری این مشکل از روز اول ریاست ایشان بر بانک مرکزی شروع شد و در تمام مدت سه سال گذشته با شدت تمام اعمال شد

اگرچه نتیجه کار برای تورم زدایی بسیار ناچیز و حتی می شود گفت نزدیک به صفر بود تورم سالیانه نه تنها کاهش نداشت بلکه به شدت هم افزایشی شد و بدترین شکل تورم هم همین افزایش نرخ اقلام خوراکی است که روزانه شاهد آن هستیم مسئول یک شعبه از فروشگاههای زنجیره ای عنوان می کرد

در سالهای 1400 روزانه ده قلم تغییر قیمت از طرف دفتر مرکزی اغلام و اعمال می شد در سال 1404 روزانه تا 300 قلم افزایش نرخ بخشنامه و اعمال می شود بدیهی است اقلام افزایش نرخ یافته بیشتر خوراکی ها هستند این فاجعه را به کجا ببریم

که نرخ لوبیا چیتی در بازار به کیلویی نیم میلیون تومان رسیده است این در حالی است که نرخ جهانی لوبیا چیتی در بهترین حالت تنی 889 تا 925 دلار بیشتر نیست و نوع هندی آن در بازار جهانی تا یکصد دلار پائینتر است یعنی نرخ خارجی این کالا هرگز به صد هزار تومان هم نرسیده است چرا قیمت 5 برابری در ایران باید شاهد باشیم گمرگ خیانت می کند بازرگان اهمال می کند حمل و نقل مقصر است یا دولت نظارت کافی ندارد.

بعد از جنگ 12 روزه شاهد رکود بسیار سنگینی در بازار هستیم

تقاضا در بعضی رشته ها فقط کم نشده بلکه به صفر رسیده است این رکود سنگین نیاز به تحریک تقاضا و ورود دولت و بانک مرکزی دارد سیاستهای بخیلانه پولی بانک مرکزی آن هم در چنین موقع خطیری می رود

که به بهای بیکار شدن حداقل دو میلیون نفر و تعطیلی بخش عظیمی از اقتصاد کشور منجر شود بانک مرکزی در سه سال گذشته با اتخاذ سیستم انقباضی شدید موجبات تعطیلی قسمت اعتبارات بانک ها را فراهم کرده و این سیستم بکلی از کار افتاده و غیر قابل استفاده شده است کار به حدی ریشه پیدا کرده است که تقریبا هیچ وامی در بازار بانکی ایران می شود گفت وجود ندارد؟

بانک ها اقلام بازگشتی از وامهای اسبق را هم به سیستم تزریق نمی کنند و بیشتر برای اهداف سوداگری خود هزینه می کنند از جمله شرکت های وابسته به بانک یا املاک جدید خریداری شده در واقع قطره ای هم بر دست مردم نمی چکد . بطور خلاصه می توان گفت دولت و بانک مرکزی تمام ابزار اعمال سیاست های پولی در بازار را از دست داده و حتی نمی تواند اعمال حاکمیت بر بانکهای ورشکسته بکند.

بانک مرکزی ایران فاقد سیاست های پولی غیر تورمی و حمایتی از تولید یا از مصرف کننده است بطور کلی روی اموال پولی نشسته تا قطره ای بدست مردم و تولید نرسد اما بانک ها کرور کرور از او سرقت می کنند

و برداشت بلا محل دارند برداشتی که سقف ندارد محدودیت ندارد و جز جرم از آن عایدی نصیب ملت نمی شود فقط بانک آینده مسئول 38 درصد تورم ده سال گذشته کشور است یعنی سرقت 38 درصد (38 درصد ارزش) انباشته مالی مردم توسط یک بانک به سرقت رفته است؟

بطور کلی بانک مرکزی ایران تبدیل به مترسک سر جالیز شده که فقط مرگ را یاد آوری میکند

اما حراست از حریم شغلی حراست از حریم پولی و ارزش پولی در آن فراموش شده است سیاستهای اشتباه مکرر بانک مرکزی موجبات خدشه دار شدن اقتصاد ایران شده و متاسفانه بازار ایران فرقی بین سیاستهای پولی بانک مرکزی و سیاست های مالی وزرات اقتصاد قائل نیست

اگرچه سیاستهای مالی وزرات اقتصاد هم چنگی بدل نمی زند سیاست مالی اعم از مالیات هزینه کرد و کسری بودجه هستند که همه دچار مشکلات اساسی در تشخیص و اجراء هستند و همچنان در نسخه های اشتباهی غوطه ورند باشد تا وقتی دیگر آنرا کالبد شکافی کنیم

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 672 ) ایجاد سامانه دفاع همگانی هوایی

تاریخ ارسال : 1404/05/23

ایجاد سامانه های دفاعی متعدد

جنگ ایران و اسرائیل داستان ناتمامی است که طرف آمریکایی می خواهد آن را به نفع خود تمام کند.

از یک سمت اسرائیل اینک در یک " هراس استراتژیک " به سر می برد چون حمله 12 روزه او نتوانسته کار را یک سره کند از یک سمت هزینه سنگین خسارات موشک های ایرانی منکر و مخفی می کند از سمت دیگر مرتب تهدید می کند.

تنها اسرائیل نیست که مرتب تهدید می کند آمریکا نیز مرتب دارد ادبیات حمله پیشگیرانه و حمله تمام کننده یا حملات را دوباره  تکرار می کند.

ترامپ هم از بر اشفتگی راهبردی جنگ 12 روزه رهایی پیدا نکرده است.( عدم دستیابی به اهداف مورد نظر )

در واقع شکست دشمن را به هراس استراتژیک انداخته است و موج این هراس هم در آمریکا هم در اسرائیل به وضوح قابل مشاهده است اصلا هراس استراتژیک چیست:

هراس استراتژیک (Strategic Fear) یک اصطلاح است که به نوعی از ترس اشاره دارد که در یک موقعیت استراتژیک یا رقابتی به وجود می‌آید و می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات تأثیر بگذارد. این ترس می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تهدیدات بالقوه، عدم قطعیت در آینده، یا رقابت شدید باشد. به عبارت دیگر، هراس استراتژیک به این معناست که افراد یا سازمان‌ها در مواجهه با یک موقعیت پیچیده و رقابتی، به جای تصمیم‌گیری منطقی و مبتنی بر اطلاعات، تحت تأثیر احساسات و ترس قرار می‌گیرند و این امر می‌تواند منجر به تصمیمات غیربهینه یا حتی اشتباه شود.

این تهاجم های سیاسی و اقتصادی یک ماه اخیر دشمن از نتایج این شکست است 

ایجاد کریدور زنگزور بخشی از نتایج شکست در جنگ دوازده روزه است حتی اعلام اشغال کامل غزه هم از این قماش است درست است اسرائیل در دو سال گذشته پیروزی های تاکتیکی زیادی کسب کرده است اما همچنان در زیر شمشیر داموکلس قرار دارد هر لحظه ممکن است رگ حیاتش قطع شود .

حتی عده زیادی از کارشناسان غربی و اسرائیلی دارند اسرائیل و آمریکا را سرزنش می کنند که حمله شما سبب شد ایران از خواب گران در امان بودن از جنگ و حمله شما اینک بیدار شده و ممکن است خیلی خطرناک تر از قبل باشد.

آمریکا ناتو و اسرائیل بشدت دارند روی سیستم ضد موشکی های متعددی کار می کنند تا بتوانند از شر موشک های ایرانی در امان باشند حتی جدیدا بازگشته اند روی سیستم های لیزری که قبلا تولید آن را بسیار پر هزینه می دانستند. (گنبد آهنین ترامپ هم از این قماش است)

ترس واقعی اسرائیل اینست که قبل از آنکه این سیستم دفاع ضد موشکی تکمیل شود ایران حملات پیشگیرانه را در دستور کار قرار دهد.

موج هراس نه فقط در سیاسیون بلکه در بین نیروهای نظامی و مردم عادی بشدت قابل لمس است.

تمام تهدیدات مکرر اسرائیل هم نشان از این هراس استراتژیک دارد و هارتص اعلام کرده جنگ بعدی ایران و اسرائیل بسیار خونین تر خواهد بود.

چون دو طرف بسیار سنگین تر حمله خواهند کرد البته اشاره این روزنامه بیشتر روی حمله سنگین تر موشکی ایران تکیه دارد اما بطور ضمنی اعتراف می کند که اسرائیل هم در چنین تلاش و تصمیمی بسر می برد.

اگرچه من فکر می کنم تازمانیکه اسرائیل و آمریکا نتوانسته اند برای این دفاع ضد موشکی راه حل قاطعی پیدا کنند حمله نخواهند کرد.

اما هراس شبانه روزی نتانیاهو ممکن است کار دست ایران بدهد اگرچه ناتو اینبار پیشنهاد شرکت تعداد بسیار بیشتر هواپیمایی جنگی را داده است و آمریکا هم به شراکت بیشتر برای مورد هدف قرار دادن سایت های ضد هوایی ایران اشاره کرده است .

در هر حال زمانیکه غرب به پیروزی صد در صد خود برای سرکوب موشک های ایرانی با تکنولوژی جدید مطمئن نشود جنگ دوباره آغاز نخواهد شد. جنگ دوباره زمانی شروع می شود که غرب به تکنولوژی دفاعی مناسب دست پیدا کند ( زمان شروع جنگ دوم اصلا مشخص نیست شاید این اطمینان فردا در غرب پیدا شود شاید چهار ماه دیگر بطور کلی دشمن مشغول تدارکات وسیع است ) در این گزینه شکی نیست چه مذاکرات شروع شده باشد چه نشده باشد جه قول همکاری داده شده باشد چه نشده باشد.

حتی قراردادهای جدیدی مانند برجام مانع جنگ دوباره نخواهند شد. ( حتی تضمین های ترامپ و آمریکا اروپا سدی نخواهند بود)

هیچ خط قرمزی برای حمله اسرائیل آمریکا و ناتو وجود ندارد مگر دفاع و تکمیل تکنولوژی ایرانی برای جنگ آتی.

به مفهوم گسترده تر هیچ تضمینی بالاتر از قدرت دفاعی ایران برای عدم شروع جنگ و حتی قدرت حمله پر آتش ایران وجود ندارد؟

هر چه اصلاح طلبان یا سیاستمداران قدیمی می گویند فراموش کنید " قدرت آتش" تنها گزینه در امان بودن و استمرار صلح پایدار خواهد بود.

"قدرت آتش " هم در حمله هم در دفاع تعیین کننده خواهد بود.

مشکل اساسی ایران نه در حمله بلکه در دفاع ضد هوایی موثر است این مشکل باید با کمک همگانی و حتی خارجی رفع و تکمیل شود .

علاوه بر خرید سیستم های ضد هوایی جدید اعم از نوع شرقی یا غربی آن باید روی ساخت سیستم های جدید داخلی هم سرمایه گذاری کرد. حتی ایران باید فراخوان بدهد هم برای سخت افزار هم برای نرم افزار.

مشکل تنها سخت افزار نیست گاهی عدم وجود اطلاعات فنی یا اطلاعاتی کار را سخت خواهد کرد.

دانشجویان فنی ایرانی و دانشمندان ایرانی خارج از کشور منابع خوبی هستند.

اگر سپاه پاسداران و ارتش ایران دست به ایجاد یک سامانه اطلاعاتی جدید برای دفاع ضد هوایی بکند ( مانند سامانه های تلفنی و پیامکی 113و114 ) خواهد توانست علاوه بر اطلاعات فنی به اطلاعات روستائیان مرز نشین هم دسترسی وافری پیدا کند حتی می توان علاوه بر رله های هدایت پهپاد ریخته شده به زمین توسط تک هوایی دشمن دوربین های خود ایستای دشمن را هم جمع آوری کرد بخصوص در روزهای سنگین جنگ حتی می توان حرکت موشک های کروز دشمن از مسیر مرز تا شهرهای بزرگ کشور ردیابی و نابود کرد.و کشورهای همسایه شرکت کننده در جنگ را شناسایی و تنبیه کرد.

متاسفانه در جنگ تحمیلی گزارش های زیاد مردمی داشتیم از مرز نشینان و حتی کوه نوردان ایرانی که تحرک دشمن رصد کرده بودند اما امکان گزارش نداشتند.

ایجاد یک سامانه روند می تواند امکان گزارش مردمی 90 میلیون نفر را فراهم کند.

من حتی پیشنهاد می دهم یک سایت دانشگاهی هم برای جمع آوری ایده های دفاعی تکنولوژیکی ابزاری تاسیس شود.

گزارش های مردمی در جنگ 12روزه بخش عظیمی از جاسوسان داخلی یا نفوذی را نابود یا خنثی کرد حداقل 21000 مورد امنیتی یک شاهکار جهانی به شمار می آید.

سامانه سوم پیشنهادی برای بسیج و حتی ارتش می تواند از داوطلبان تخصصی مورد نیاز در زمان جنگ استفاده کند .

بدین شکل که تخصص های مورد نیاز در جنگ اعم از نظامی یا امدادی یا تدارکاتی حمل نقل و دیده بانی برای مدت های کوتاه یا بلند ثبت نام داشته باشند تا در صورت نیاز فراخون صورت گیرد.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 671 ) فقدان یک راهبرد مدیریتی اسلامی ؟

تاریخ ارسال : 1404/05/22

ایجاد یک راهبرد انتخاب اصلح برای مقامات از جمله رئیس جمهور

فقدان یک راهبرد مدیریتی اسلامی به معنای نبود یک چارچوب منسجم و کاربردی برای مدیریت است که بر اساس اصول و ارزش‌های اسلامی تدوین شده باشد. این موضوع می‌تواند منجر به چالش‌هایی در سازمان‌ها و جوامعی شود که به دنبال پیاده‌سازی این اصول در فعالیت‌های مدیریتی خود هستند.

یکی از آثار شوم این فقدان در انتخاب ریاست جمهوری اسلامی ایران کاملا مشهود و چالش ساز بوده و هست .

آسیب های که امروز از سخنان بی ربط و مخاطره آمیز رئیس جمهور وقت متحمل می شویم غیر قابل انکار است .

آن روزی که مرتب هشدار داده میشد که این کاندیداهای ریاست جمهوری فاقد شایستگی های لازم هستند و شورای نگهبان با تحکم از انتخاب خود حمایت می کرد .

نتیجه آن همه خود رای این شد که شبانه روز باید از ترس سخنان ناپخته ضعف آمیز و نا آگاهانه در آماده باش نظامی باشیم چه بسا که دشمن از این سخنان برداشت های نادرست بیشتری را در برخورد و گستاخی بکار گیرد.

تا کنون این سخنان 

نتیجه ای غیر از ضعف و قهقرا رفتن کشور بدنبال نداشت فاجعه اذعان به ناتوانی و ضعف در نزد بالاترین مقامات اجرایی کشور کم کم می رود تا کل موجودیت کشور را با خطر نیستی و ویرانی روبرو کند.

منظور از چارچوب منسجم و کاربردی یک اصول اصلی و کلی هست که اسلام برای مدیریت در نظر گرفته است.که در متون اسلامی به تفصیل در باره آن بحث شده و حتی در رساله ها تقریر شده است.

اولین متن باز می گردد به سخن پیامبر اکرم (ص) در وسایل الشیعه ج 18 ص 12 : کسی که بدون آگاهی و دانش کاری را انجام دهد فسادش بیش از اصلاح خواهد بود .

وقتی از آگاهی صحبت می کنیم برای ریاست جمهوری منظور اطلاعات وسیع سیاسی اطلاعاتی اقتصادی امنیتی تاریخی و اسلامی قرآنی را شامل می شود . فقدان هر یک می تواندضربات جانکاه به موقعیت بین المللی و منطقه کشور بزند ( که زده است)

اکنون کشور در معرض حملات استکبار جهانی قرار گرفته است وجود هر گونه ضعف شکاف در مدیریت عالی کشور می تواند به کوچه باز کردن برای دشمن منجر شود.

آنچه در قانون اساسی ذکر شده تحت عنوان مدیر و مدبر و حتی تجربه یک مفهوم عام و کلی است که همه گونه قابل تفسیر است اما عمق مدیر و مدبر بودن در جمهوری اسلامی ایران به متن صریح قرآن و نهج البلاغه باز می گردد.

علمای اسلامی تا 70 خصوصیت برای مدیر اسلامی ذکر کرده اند که اولین آن تقوا و پرهیزگاری است در حد بالا چون مقام ریاست جمهور بسیار بالا است می شود گفت پرهیز از گناه در مرز معصومیت ( این مقام معصوم از گناه بر اثر مداومت قابل دستیابی است بگونه ای حوزه در این  مقوله بسیار موفق تر از دانشگاه عمل کرده است ) اگرچه منظور ما رسیدن به معصومیت مطلق نیست بلکه رسیدن به معصومیت نسبی و عادی است بگونه ای که دیده شده بسیاری از علمای اسلامی و حتی بزرگان دانشگاهی از گناه کوچک و بزرگ خودداری می کنند حداقل در شرایط عادی بسیار کم گناه و یا حتی بی گناه هستند.

وقتی قلبی از حب و بغض و شهوت خالی شد و حتی گرایش کمتری پیدا کرد نسبت به گناه عقل او فزونی خواهد گرفت یا حتی می شود گفت عقل بر قلب افکار اعمال و گفتار او مسلط خواهد شد.

این عقل خالی از حب بغض کینه  شهوت بسیار بهتر و راحتر از یک آدم عادی تصمیم خواهد گرفت سخن خواهد گفت و عمل خواهد کرد و حتی اشتباهات او بسیار کمتر خواهد بود. ( به انسان کامل نزدیک تر خواهد شد فراموش نکنیم یکی از شرایط الزام عمل به فرامین معصوم و امام و حتی ولی فقیه  همین انسان کامل بودن و معصوم بودن از اشتباه است )

 وقتی کسی توانست بر شهوات خود غلبه کند می تواند تصمیمات بهتری بگیرد و کفایت بیشتری از خود را بروز دهد.

وقتی یک اصول حداقلی برای این راهبرد نوشته شود دیگر امکان تخطی از آن را سخت خواهد کرد.

متاسفانه شورای نگهبان از همه اطلاعات بالا و حتی خود قانون اساسی اکنون تکیه کرده است بر سابقه اداری و داشتن کارشناسی ارشد یا دکترا ؟

و این هر دو ناکافی و ناقص هستند اولا مقصود از تجربه اداری در کشوری که مدیریت در چمبره 28 ساله اصلاح طلبان بوده بغایت بی پشتوانه است چون جناحهای سیاسی به تجربه راننده و آبدارچی وفادار ترجیح می دهند به هر قادر و عامل غیر جناحی .

متاسفانه اکنون حتی مدرک دکترا فاقد اثر گذاری و فاقد کیفیت لازم است بخصوص در دانشکده های ضعیف و غیر انتفاعی حتی کار به تجارت مدرک کشیده شده است.

یک مورد قابل ذکر در تجربه اینست که در سازمانهای دولتی یک سازمان وجود دارد و ما بر آن یک مدیر نصب می کنیم در حالیکه در بخش خصوصی صاحب تجربه خود عامل ایجاد سازمان و ایجاد محل کار است و این تجربه ارزشمند تر از کار دولتی است موضوعی که بکلی در شورای نگهبان نادیده نگشته شده است.

اصولا در دنیا کسانی به ریاست جمهوری می رسند که تجربیات سالیان دراز حزبی و آموزشی را پشت سر گذاشته باشند و برای کسب این ریاست باید با عده زیادی رقابت کنند حتی برای بالا رفتن یک پله در حزب رقابت شدید و زیادی وجود دارد.

از پنج انتخابات متاخر ریاست جمهوری اسلامی ایران چهار انتخاب اشتباه ( شدیدا اشتباه ) توسط شورای نگهبان داشته ایم اشتباهاتی که هر بار می توانست جمهوری اسلامی ایران به مسلخ ببرد .

بعد از شهادت دکتر طهرانچی دانشمند هسته ای کشورمان اطرافیان ایشان قریب به اتفاق اذعان کردند که ما همواره فکر می کردیم کسی بهتر از ایشان برای مدیریت کلان کشور ( ریاست جمهوری ) نداریم هم مدیر بود هم بسیار توانا و دانا

خوب من به اطرافیان ایشان می گوییم خیانت کردید هم به ایران هم به اسلام هم به جبهه مقاومت ( جبهه مقاومت کم صدمه نخورده از انتخابات بی جای ریاست جمهوری های ایران ) 

حتی به شورای نگهبان هم می گوییم شما هم خیانت کردید وقتی چنین اشخاصی وجود دارند و می توانند کشور بسیار بهتر و کم هزینه تر و در مدت کوتاه تر به مقصد برسانند خیانت کردید اشخاصی مانند احمدی نژاد و روحانی را تایید صلاحیت کردید؟

اصلا چه کسی گفته طرف باید خودش را کاندید کند شما بروید جستجو کنید مرتب می گویید ما به مر قانون عمل کردیم ؟

 در پاسخ به خسارت ها و خون های ریخته شده در مقابل خدای متعال هم می توانید چنین استدلالی کنید.

قانون هیچ آئین نامه انتخابی مطرح نکرده هیچ روشی مانند روش شما را ننوشته است فاقد متن قانونی هستیم ؟ تفسیر به رای قانون همیشه بوده در شما به اعظم درجه رسیده ( کدام تجربه کدام نماینده مردم قابل اتکا است دستمال  زنان جناحی یا وابستگان عرفی یا خانه زادهای مقامات اسبق )

بروید فراخوان بدهید از کل مردم ایران درخواست کمک کنید برای چنین اشخاصی اصلا دو سال مانده به انتخابات بروید جستجو کنید با همه مشکلات بیش از پنجاه تا صد نفر واجد شرایط نخواهید داشت.

این صد نفر جمع کنید امتحان کنید آزمایش کنید ده نفر اول بگذارید روبروی ملت انتخاب کنند . 

امروز شما در پنج انتخاب 4 انتخاب اشتباه داشته اید یعنی 80 درصد اشتباه من قول می دهم با روش بالا شما 95 درصد موفقیت انتخاب خواهید داشت.

کجای دنیا یک الکن زبان که دائم دارد خود تحقیری خود سرزنشی خود کوچک انگاری ترویج می کند می آیند رئیس جمهور می کنند؟

امروز دنیا به ایران توجه بسیار عمیقی دارد سخنرانی صبح رئیس جمهوری ایران قبل از ظهر در 500 هزار رسانه با ترجمه ( ترجمه اضافه کردن پیاز داغ رسانه های آمریکایی اروپایی و کم کردن پیاز داغ توسط دوستان و کشورهای مقاومت ) در سرتاسر دنیا منعکس می شود .

قبل از غروب آفتاب بیش از یک میلیارد نفر سخنان ضعیفانه و مظلومانه رئیس جمهور ایران در کوه های تبت و جنگلهای آمازون و صحراهای خشک آفریقا و سزمای جانسوز قطب شمال و جنوب مطالعه کرده اند. 

این پالس و گزارش مرتب نداریم نیست ضعف داریم ناترازی داریم اینقدر در دنیا منعکس نکنید این برای ایران فاجعه خواهد آفرید.

حماقت خود زنی اینقدر تکرار نکنید ؟

اصلا من به رئیس جمهور یک پیامی دارم آقای پزشکیان اکنون شما در مقام تشخیص نیستید شما در مقام تشریح نیستید که مرتب از تشخیص مشکلات مردم و کشور و تشریح آن سخن می رانید اکنون شما در مقام عمل و اجرا هستید .( اکنون نماینده نیستید اکنون اپوزیسیون نیستید  اکنون رئیس اجرایی کشور هستید باور نمی کنید سرتان را به روی میز ریاست جمهوری بکوبید باور می کنید ؟) 

اکنون آنچه باید بکنید تا مشکلات رفع شود نه اینکه توضیح دهید کارشناسان بیایند مشکل حل کنند خودت باید حل کنی خودت باید جمع کنی خودت باید بریزی توی یک ساختمان درش را قفل کنی بگویی تا حل نکرده اید بیرون نیاید بعد هم نتیجه هرچه بود عمل کنی لطفا یک مدتی روزه سخن گفتن بگیر تا ؟

من یکبار دیگر به شورای نگهبان یاد آوری می کنم خودتان را اینقدر دست بسته نگذارید ؟

شما اقتدار دارید هر برداشت جدیدی از مدیر مدبر و سابقه روی میز بگذارید یا مخالفتی نشود یا اگر هم بشود ناچیز است.

تنها دشمن رسانه ای شما اصلاح طلبان هستند که بیشتر سیاه نمایی از بیرون می کنند و رایزنی از داخل تا شما را به بیراه و گوشه رینگ بکشانند.

برای مقابله با ایشان هم شما می توانید امتحانات کتبی بگیرید تا سیاه روی شود هر آنکس که زیاده طلب است کم سواد.

آنوقت می توانید به صراحت مدرک کتبی در مقابلشان روی میز بگذارید. 

ایجاد یک راهبرد منطقی علمی اسلامی برای انتخاب مقامات جمهوری اسلامی ایران ( نه فقط ریاست جمهوری که 5000 مقام اجرایی عامل عالم فقط از طریق یک گزینش منسجم علمی عملی اسلامی و حتی سایت مقامات برتر امکان پذیر است گامی بلند و شدنی واجب تر از نان شب ) امروز یک واجب کفایی است و تاخیر در آن مرگبار.

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 670 ) تشکیل شورای دفاع اقتصادی را پیشنهاد می کنم.

تاریخ ارسال : 1404/05/17

اعمال سیاستهای مالی انبساطی

جنگ 12 روزه اسرائیل و آمریکا نشان داد که دفاع از کشور در مقابل انواع سلاحهای دشمن و روشهای جدید چقدر اهمیت یافته است لذا کشور با درک اهمیت دفاع نظامی نسبت به تشکیل شورای دفاع ایران اقدام کرد که با استقبال عمومی مردم جراید رهبری و حتی دولتهای دوست خارجی کشور مواجه شد اقدامی پسندیده که من هم با توجه به شرایط پیش آمده تشکیل آن را تائید و تبریک می گوییم امید است با هدایت این شورا کشور به سمت یک بازدارندگی نظامی کامل و قاطع حرکت کند.

اما سوالی در ذهن من مانده ما در اولین ساعات 23 خرداد ماه یک تجاوز نظامی ترکبیی داشتیم که بیش از دوازده روز هم ادامه پیدا نکرد اگرچه سایه تجاوز نظامی هنوز هم وجود دارد اما چرا با این سرعت به اهمیت شورای دفاع پی بردیم و نسبت به تشکیل آن اقدام کردیم؟

ولی در اقتصاد که حداقل از سالهای پایان ریاست جمهوری احمدی نژاد تا کنون و حتی طبق چشم انداز در چند سال آینده هم مورد هجوم و حمله شبانه روزی اقتصادی و موارد مرتبط هستیم تا کنون شورای دفاع اقتصادی تشکیل نشده است؟

در همین شب گذشته مجددا شبیخون تحریم 28 نهاد و فرد مرتبط با ایران دشمن اعلام کرد. ( تحریمهای دولت ترامپ )

خوب ممکن است عده ای عنوان کنند ما وزیر اقتصاد داریم نیاز به شورای دفاع اقتصاد نیست شورای که رهبری ریاست جمهوری و مجلس در آن نماینده داشته باشند پاسخ روشن است مگر ما وزیر دفاع نداریم چرا شورای دفاع داشته باشیم اما شورای اقتصاد نداشته باشیم؟

بگذارید گسترده تر صحبت کنیم می گویند در جنگ 12 روزه خسارت زیاد بوده 1062 نفر شهید و تا شش هزار مجروح داشتیم و خسارات مالی بالغ بر یکصد میلیارد دلار به بار آمده. خوب اگر این آمار تائید کنیم ( که آمار رسمی و تائید شده نیستند حدودی گفته شده است بخصوص در مورد آمار اقتصادی )

اما خسارت ما در جنگ اقتصادی دشمن به 2 تریلیون دلار و 5 میلیون کشته و چند میلیون مریض درمان نشده بالغ می شود اگر چه این آمار هم قطعی نیستند تائید نشده اند اما بطور تقریبی همین مقدار خسارات عذم فروش نفت و بدنیا نیامدن موالید و سقط جنین اقتصادی و عدم ازدواج 14 میلیون نفر کمتر از این نمی تواند باشد.

پاسخهای متفاوت داده می شود اما همگی اذعان دارند زور یک وزیر دفاع کجا یک شورای عالی کجا در اقتصاد هم این موضوع حکم فرما است در قانون اساسی در مورد اقتصاد بیش از دفاع بند ماده و اصول داریم حتی در 12 ماده اصلی قانون اساسی بارها از اقتصاد عدالت اجتماعی و عدم تبعیض مادی سخن گفته شده است از اصل سوم تا 12 همگی رنگ بوی اقتصادی عدالتی توزیع امکانات مادی شغل و سرپناه دارد.

در حالیکه موارد دفاعی از اصل 43 مطرح شده و در اصل 176 سخن از تشکیل شورای عالی دفاع سخن گفته شده است.

باید اذعان کرد که دولت در زمینه اقتصاد کوتاهی عظیمی کرده است هم به لحاظ قانون اساسی هم به لحاظ حقوق عمومی و عدالت اجتماعی چرا اینچنین بوده و هست ؟

بگذارید با زدن مثالی موضوع را بیشتر از گذشته روشن کنم ببینید امروز با کمبود محرز آب و انرژی برق و غیره روبرو هستیم.

خوب عقل سلیم حکم می کند برای برخورداری حداقل سلامت باید آب را برق را سهمیه بندی کرد تا عده ای خود را در استخرهای خانگی و سرمای ابر کولرهای گازی خفه نکنند و عده ای برای یک سرمای کولر آبی یا حتی پنکه معطل باشند؟

اما دولت نمی خواهد چرا نمی خواهد چرا نمی کند چون منافع خودشان در میان است . اگر سهمیه بندی کنند خانوده های وابسته 1000 فامیل چگونه از رانت دعظیم بهره برداری کنند از میدان ولی عصر تهران به بالا مصرفهای بسیار عظیمی دارند حتی هر 48 ساعت هم قطع برق ندارند اما در رباط کریم شهریار و مناطق اطراف تهران تا روزی چهار بار قطع برق دو ساعته داریم این منطق سکوت و مدارای دولت است دولتی که وابسته اغنیاء است نه منافع عمومی و رضایت همگانی خوب شورای اقتصاد ممکن است این طومار در هم بشکند ممکن است رانت های عظیم مجوزی و مالی قطع کند .

ممکن است قوانین و مشکلات فاقد کارآیی کنسل کند لذا دولت سعی دارد در حوزه خواص خودش و وزیر مربوطه تصمیم بگیرد و عمل کند علاقه ای به تشکیل شورای که نماینده مردم نماینده رهبری نماینده بخش تولید  خصوصی و صنعت کشاورزی تجارت در آن باشد نداشته باشد .

حتی اگر بجای 2 تریلیون دلار خسارت ما ده برابر هم خسارت داشته باشیم دولت زیر بار تقسیم تصمیم ها نمی رود می خواهند همچنان مثل 16 سال گذشته خسارت بار رانت محور تصمیم بگیرند تقسیم منافع کنند .

امروز بر اثر تصمیمات اشتباه دولت مرتکب جرایم عظیمی بر علیه فقرا شده است که قابل احصاء و بیان هم نیست؟

وقتی دولت با گشاده دستی بانکها را به حال خودشان رها می کند انگار رئیس بانک مرکزی خائف است نمی تواند کوچکترین دخالتی در سیاست های مالی کشور داشته باشد اگر هم دارد خیانت بار است.

در تمام دنیا وقتی جنگ یا حادثه ای مانند کرونا رخ می دهد بانک های مرکزی سیاست انبساطی مالی در نظر می گیرند تا مردم در تنگنا و فشار عطیم قرار نگیرند .

حتی دولت آمریکا در عین بدهی بسیار سنگین در کرونا با تصویب فدرال رزرو 2 تریلیون دلار بین مردم آمریکا توزیع کرد و همین اقدام باعث شد که آمریکا اولین کشوری باشد تا شوک کرونا را پشت سرگذاشت و اقتصادش به روزهای قبل از کرونا برگشت.

حالا در جنگ و بعد از جنگ ایران واسرائیل هنوز با سیستم انقباضی بانک مرکزی ایران روبرو هستیم که دارد کشور به ورشکستگی های عظیم روبرو می کند ( ایران تا کی باید هزینه عدم تجربه و عدم اطلاعات رئیس بانک مرکزی و کارشناسان سفارش شده آن را بدهد )

اصلا بانک ها آنقدر خود مختار و وقیح شده اند که هر گونه سیستم انبساطی مالی را هم به نفع خودشان و شرکت های زیر مجموعه خودشان مصادره خواهند کرد این دیگر از فاجعه عدم سواد و عدم اقدام به موقع بانک مرکزی فاجعه آمیز تر است.

در واقع اکنون دولت اگر تصمیم درست هم بگیرد (‌که نگرفته است ) باز هم نمی تواند سیاست های مالی و پولی را اعمال کند.

امید است این سطور منعکس کنید تا قبل از اینکه مجلس ختم جمهوری اسلامی ایران بگیریم حاکمیت اقدام عاجلی بکند.

بخل چه ها که نمی کند حتی از انعکاس حقایق هم خود داری می کند اصلا نمی خواهم بنام من هم نه بنام خودتان بنام هر کسی که صلاح می دانید یا دستمال برایش می زنید این موارد منعکس کنید اگر گوش شنوایی باشد. که نیست؟

یکی از علت های که آقای لاریجانی به سمت شورای عالی دفاع رساند تحلیل ایشان از جریان جنگ 12 روزه و حواشی آن بود و الحق هم که تحلیل دقیقی و خوبی بود.

اما سوال من اینجاست یک سال پیش تحلیل کردم توضیح دادم در راهبردهای مکرر که مذاکره مسخره است دارند آماده عملیات برعلیه ایران شوند حتی نوشتم که برای بمباران مراکز اتمی نظامی دارند برنامه ریزی می کنند دارند سلاح درست می کنند برای غلبه بر تاسیسات زیر زمینی ایران و غیر ذالک ؟

کسی به خاطر این تحلیل ها یک چوب خشک هم بر ما نزد هیچ مرتب هم سرزنش شدیم آقا از مرحله پرتی تمام شده آشتی کردند می خواهند بزودی جشن مذاکرات بگیرند ؟

جایزه تحلیل یک سال زودتر بیشتر است ( وقایع اتفاق نیافتاده ) یا جایزه تحلیل گذشته و تبین روند واقع شده ؟

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 669 ) لشگر نفوذی ها در اقتصاد تاخت تاز می کند.

تاریخ ارسال : 1404/05/09

نفوذ به خاطر بی تجربگی و کم سوادی

 

داستان نفوذ در اقتصاد ایران ریشه تاریخی 150 ساله دارد از روزهای که مورگان شوستر ( کارشناس مالیاتی آمریکایی ) بر علیه منافع انگلیس و روس دست به اقداماتی زد و موجبات خشم این دوکشور فراهم کرد وعامل اخراج او از ایران گشت تا سال 1332 که انگلیس جای خود را با اکراه به آمریکا داد و کودتای آمریکایی سیادت انگلیس به چاههای نفت بازگرداند

اما دربار شاهنشاهی به نکاح آمریکائیان در آورد و سالهای دهه30. 40 و 50 همگی گواه نفوذ همه جانبه آمریکا و کارشناسان آمریکایی بود بر اقتصاد سیاست وحکومت ایران انقلاب این زنجیره حکومت فرو ریخت اما از پس کارشناسان آمریکایی اقتصاد بر نیامد

اینان همچون لاشخورها در مناسب متعدد بر سیطره خود ادامه دادند حتی پس از پایان جنگ ایران و عراق در مناسب کلیدی و حتی وزرات و مشاور رئیس جمهور مجددا ابقاء شدند .

درست عملکرد ناقص ایشان بود که در سال 1373 قیمت ارز به بالاترین نرخ زمان خود رساندن و موجبات شورش در مشهد و چندین شهر دیگر ایران شدند.

اگرچه با عقب نشینی در عقاید مدتی به تقیه مخفی شدند اما در سالهای بعد تا سال 1390 همچنان تک تازی کردند و اینچنین بود که اقتصاد کشور بعد از چهار دهه از انقلاب همچنان افسارش در دست غرب باقی مانده .

اینک پس از جنگ خونین دوازده روزه ایران و اسرائیل نقش این نفوذی ها بسیار پر رنگ تر از گذشته شده است شاید بتوان گفت پیروزی در جنگ با عملکرد ایشان به شکست تبدیل خواهد شد اغراق نباشد.

این نفوذ چند لایه و ابعاد بسیار وسیع تاریخی فرهنگی تحصیلی رسانه ای و حتی فراتر با هوش مصنوعی عجین شده در اقتصاد تا شکست ایران به نفع استکبار رقم بزند بی دلیل نخواهد اگر بگوییم بخش عجیب این نفوذ هماهنگی بسیار عالی آن با اساتید ایرانی دانشگاه های داخلی وخارج رقم خورده و عجین شده نوعی در هم آمیختگی که تفکیک را بسیار مشکل کرده است ؟

سالهای پس از جنگ این نفوذ با کودتای مکتب نیاوران که موجبات اخراج تفکرات ملی دینی بازاری از حکومت رقم زد و سبب خروج مرحوم عالی نسب و همکاران ایشان از مشاورت و ریاست جمهوری شد تا نهادینه شدن نظرات بانک جهانی و صندوق بین اللملی پول بر کشور که فاجعه افزایش جهنمی قیمت ارز و شورش مشهد را رقم زد(1373 سال ) تا سالهای دهه 90 همچنان شاهد تاخت و تاز نظرات استکباری توسط مردان اقتصادی دولت های مختلف بودیم و چنین شد

 که در سالهای 1368 تا 1404  شاهد ده هزار برابر شدن قیمت ارزشدیم این تاخت تاز بدون تحصیل کرده گان ایرانی در اروپا و آمریکا امکان پذیر نبود خارجی ها که دستشان از مستشاری در حکومت ایران کوتاه شده بود دست پروده گانی را مانند اسب تروا در داخل کشور نفوذ دادند که در تاریخ جهان مشابهت نداشت مردان بی سواد و کم سوادی که فقط جزوه های اقتصادی را کپی کرده بودند در کیف های سامسونیت خود همراه مدرک دکترا از فرودگاه مستقیما به وزرات اقتصاد و ریاست جمهوری ایران سیر کردند

و در غیاب متخصصین ملی تجربی اسلامی بر تخت های حکمرانی اقتصاد تکیه زدند و تحت عنوان دکتر چه نسخه های خیانت باری برای ایران تجویز کردند؟ نسخه های که گاه در تماس تلفنی مستقیم  با کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اخذ شد.کارشناسانی که از بخت بد بیشتر ایرانی و شاغل در بانک جهانی و صندوق بین المللی بودند.

با وجودیکه ایران از اول عضو این دو بود اما خدمات هر دو به ایران سرشار از خیانت و عدم ارائه بوده و حتی بانک جهانی حاضر نشد به اندازه سهم و پس انداز ایران در این سازمان به ایران وام بدهد؟

 به جرات می توان گفت هیچکدام از این دکترهای فرنگ رفته و نرفته دارای اجتهاد در اقتصاد نیستند فقط از تنها مجتهد این گروه می توان از مرحوم دکتر نوربخش نام برد مقصود از اجتهاد در اقتصاد داشتن وسعت نظر و شنیدن اقوال مختلف و استخراج کردن حق مطلب از دل مقادیر زیاد شبه علم. بیشتر اینان یک آموزشی داشتند و تا آخر عمر پیرو همان آموزش باقی ماندند

 در واقع دکتر بودند اما مجتهد نبودند اینچنین بود که تا آخر عمر طرفدار سیاست اقتصاد لیبرالی و نئولیبرالی بدون قدرت قضاوت باقی بوده و هستند

 البته نباید با یک جارو همگی را در داخل یک ظرف ریخت الحق بعضی همچون آقای دکتر نیلی در این اواخر بعد از بازنشستگی نشانهای از اجتهاد را در مصاحبه های رسانه ها از خود بروز داده است اگر چه من این اعتراف را دیر هنگام و بی اثر می دانم کارهای که در جوانی و میانسالی انجام شد و کشور دارد تاوان آنها را پس می دهد اکنون با این مصاحبه ها منتفی نخواهد شد.

بعد از مکتب نیاوران اینک مکتب شیگاگو بر اقتصاد مستولی شده است مکتب شیکاگو دانش آموخته های ریاضی را برای اقتصاد تجویز می کند و علم عظیم اقتصاد به یک کتابچه کوچک لیبرالی و دنیای آمار سوق می دهد   یک کارشناس ارشد ریاضی یا مکانیک می تواند در دوره دکترای اقتصاد شرکت کرده و دکترای اقتصاد بگیرد دکترای که فقط با اعداد و فرمول سر کار دارد و از دانش عظیم اقتصاد تاریخچه اقتصاد و ظرایف تحلیل های مکاتب اقتصادی بی بهره است ( حداقل در دوره تحصیل فاقد این دروس است ) بنوعی اقتصاد ماشینی می توان گفت اگر تورم داشتید مال کسر بودجه است اگر رکود داشتید مال کسری قدرت خرید است الی غیره ذالک لذا این مدیریت شیکاگوی می تواند فاجعه های بزرگتر از توصیه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول رقم بزند .

اقتصاد در هر جامعه ای پیوند و ریشه ای تاریخی و فرهنگی قطوری دارد بدون در نظر گرفتن این ظرایف اقتصاد دستوری فاجعه های بزرگتر از ده هزار برابری قیمت ارز را رقم خواهد زد.

اگر چه امروز اقتصاد ایران اسیر دست توطئه های شوم گوناگون با منشاء های مختلف خارجی و داخلی قرار دارد .

سایه سنگین بمباران رسانه ای و شناختی از داخل و خارج بر آن می بارد نه فقط دولتهای متخاصم که گاه دولت های همسایه هم برای نفوذ بیشتر تصویر سازی می کنند گاه رسانه های امریکایی سی ان ان گاه نیوزویک گاه گاردین و حتی العربیه و الجزایر هم غولهای سرابی تصویری می کنند برای چیدن میوه های شیرین خودشان تنها اقتصاد در معرض تاخت تاز اینان نیست بلکه سیاست فرهنگ وحتی بینش و دین ایرانی ها محل شناخت گذاری جنگ ترکیبی قرار می گیرد حتی کار به بحران آب در ایران و بحران های مختلف رسیده است.

جای تعجب اینجاست که رسانه های داخلی هم با این تصویر سازی ها هماهنگ می شوند گاه بر اثر عدم شناخت گاه با اغراض سیاسی جناحی و گروهی گاهی با خود فکر می کنم این ایران مونث چقدر خاطرخواه دارد هزار داماد زشت قلدر بی پول بی سواد تا با پولدار با سواد مغرضانه  برایش طنازی می کنند؟ وچقدر سریع دشمن می تواند در ایران بر تصمیم سازی و تصمیم گیری اثر بگذارد .

حتی موارد زیادی وجود دارد که یک صنف یا یک صنعت یا پیشه در ایران بر تصویب قوانین اثر منفی گذاشته حتی مورد هست که یک شخص در روند قانونگذاری دخالت منفی داشته است .

وقتی شناخت و علم کافی نبودوقتی در راس تصمیم گیری بجای تیم کارشناسی  تیم شکم شناسی و محفل دوستان حاکم شود  ختم شود سیاست گذار به هر سازی از بیرون خواهد رقصید .

بعضی رشتها هستند که تحصیل باید در کنار تجربه باشد بدون تجربه تحصیلات ولو تکمیلی اثری نخواهند داشت از جمله جراحی قلب یا مغز اعصاب از جمله کاپیتان کشتی بدون 60 ماه سابقه نمی تواند یک کشتی تجاری را فرماندهی کند حتی یک جراح قلب بدون 4 سال سابقه دستیاری جراحی عمومی و 3 سال تجربه دستیاری اختصاصی قلب نمی تواند به عنوان جراح مستقل وارد اتاق عمل شود.آن هم برای جان یک نفر ؟

حالا اقتصاد در ایران اینقدر بدبخت شده که جان هزاران انسان بدست بی تجربه ترین بی سابقه ترین تحصیل کردگان غرب می دهیم تا با زندگی اقتصادی مردم آن کنند که شد.

این رسم ریاست گزینی در دنیا نبوده و نیست در اروپا و آمریکا با تجربه ترین و مسن ترین وزراء مربوط به اقتصاد هستند بعضی حتی در دهه 90 زندگی هستند اما آزمایش پس داده و در کار خود بسیار با تجربه هستند حتی بعضی دکترا هم ندارند یا مداراکشان مشابه است مانند مدیریت بازرگانی یا لیسانس تجارت یا حتی لیسانس کارگذاری بورس دارند.اصلا نقش تجربه اینقدر پر رنگ است که یک آدم پیر پاتیل از 61 سال تا 90 سال هم بسیار پر اهمیت هست و تازه حالا حالا عوضش نمی کنند قانونا باید چهار سال کار کند اما مرتب تمدید می کنند مگر خودش نخواهد در 50 سال گذشته رئیس فدرال رزرو آمریکا شاهد اشخاص زیر بوده مارینر اکلر در 61 سالگی منصوب تا 13 سال کار کرد در 74 سالگی کنار رفت یا بیل ماتین در 74 سالگی منصوب شد تا 18 سال یعنی 92 سالگی کار کرد همینطور آلن گرینسین در 70 سالگی منصوب و 18 سال کارکرد همینطور جروم پاول در 65 سالگی منصوب و 8 سال است کار می کند با وجود اختلافات شدید با ترامپ عوض نشده و حتی احتمالا سالها باقی خواهد ماند.

حالا این سوابق مقایسه کنید با موارد مشابه در ایران ببینید چقدر فرق دیدگاه است در تجربه در اروپا هم همین تجربه نقش بسیار پر رنگی دارد خیلی عمیق و دقیق سابقه مهمتر از تحصیل مهمتر از وابستگی جناحی حزبی سیاسی و حتی مهمتر از هر آپشن دیگری می توانم تا 60 مورد مو به مو نام ببرم که این نقش چقدر اهمیت حیاتی دارد این انتخابها بخاطر فجایعی است که در گذشته در اقتصاد آمریکا و اروپا اتفاق افتاده آنان درس گرفتند روی این موضوع ریسک نمی کنند حالا حالا هر کسی را انتخاب نمی کنند بعد هم که انتخاب کردند حالا حالا برکنار نمی کنند.درست عکس کارهای ما؟ یک جوان یا میانسال زودتر از یک پیر باران دیده تغییر رای می دهد تحت تاثیر این و آن و رسانه ها قرار می گیرد یک با تجربه  حتی کمتر تحت تاثیر روزنامه ها و رسانه قرار می گیرد در راه خودش استوار و موفق است.